سانلی این روزها هوای مدرسه زده به سرش و هر روز میگه منو مدرسه ثبت نام کنین میخوام برم مدرسه.باباش هم میگه ببریمش مهد ولی من راضی نمیشم آخه هر کسی که بچه گذاشته مهد ناراضیه و میگن اصلا" به بچه ها نمیرسن و از این حرفها.خلاصه هر چی هم میگیم که ایشالا سال آینده میری قبول نمیکنه و میگه آیدین امسال میره منم میخوام امسال برم مدرسه. از وقتی هم که ماه رمضان شده میگه میخوام روزه بگیرم و بهش گفتیم که روزه برای بچه ها ضرر داره و بچه ها باید غذا بخورن بزرگ بشن بعد روزه بگیرن و بچه ها میتونن روزه کله گنجیشکی بگیرن و سانلی جون هم مثل یه دختر خوب قبول کرده و دیگه هیچی نمیگه. هوا هم این روزها خیلی خوبه و زیاد گرم نیست...